سلام
نامزد من مدتی هست داره با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنه ، ممنون میشم کسی میتونه راه حل مناسبی ارائه بده .
ایشون مدرس زبانن و چند وقتی هست دانشگاه میره ، کنکور قبول نشده و هزینه تحصیلش رو خودش میده که هزینه بالایی هست.
از طرفی میخواد تحصیل کنه و از طرفی فرصت هیچی نداره و یه سره براشون مهمون میاد حس میکنیم کم کم داره افسرده میشه ، تا جایی که یه بار گفت چند وقته تو ذهنمه که قرص برنج بخورم .
نمیتونه درس غذا بخوره چون وقت نداره چند بار بیحال شده تو خیابون و پس افتاده ، میگم برو پیش مشاور میگه وقت نیست ، از صبح میره سرکلاس زبان از اونجا مستقیم میره دانشگاه از دانشگاه میره کلاس و ساعت 9 یا بعضی روز ها 7 میرسه خونه .
وقتی میرسه خونه درسای عملیش رو بیشتر فرصت نمیکنه انجام بده که اونم تا ساعت 1 تا 3 نصف شب معمولا طول میکشه ، تو راه هم فرصت میشه درسای تئوری رو بخونه .
واقعا برای یه زن اینقدر فشار همه روزه خیلی زیاده ، متاسفانه من هم شرایط مالی مناسبی ندارم بتونم بهش کمک کنم .
اصلا من نمیدونم این چ شوق و اشتیاقی هست تو خانم ها که میخوام انقدر درس بخونن و در اخرم ازدواج میکنن و تمام اون درسا عملا بی مصرف و بی فایده هست و ازش استفاده ای نمیشه .
ازش میپرسم اینا چه بدردت میخوره میگه دوس دارم درس بخونم .
خیلی نگرانم ، خدایی نکرده بلایی سر خودش نیاره
.